الهم الرزقنا کرببلا...

 


پیر همه بود اگرچه او کودک بود
 
صبرش ز غریبی پدر اندک بود
 
می کرد به نی اشاره می گفت رباب
 
ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود...


نظرات شما عزیزان:

bahar
ساعت19:15---8 آبان 1393
like
پاسخ:!!!


مریم
ساعت17:37---8 آبان 1393


آب را گل نكنيد . . . شايد از دور علمدار حسين ، مشك طفلان بر دوش ،

زخم و خون بر اندام ،‌ مي رسد تا كه از اين آب روان ، پر كند مشك تهي ،

ببرد جرعه آبي برساند به حرم ، تا علي اصغر بي شير رباب ، نفسش تازه

شود و بخوابد آرام .. .


آب را گل نكنيد . . . كه عزيزان حسين ، همگي خيره به راهند كه ساقي

آيد ، و به انگشت كرم،‌ گره كور عطش بگشايد . . .


آب را گل نكنيد . . . ‌كه در اين نزديكي،‌عابدي تشنه لب و بيمار است، در

تب و گريه اسير . . .


آب را گل نكنيد . . . كه بود مهريه مادرشان ، نه همين آب كه هر جاي دگر،

رود و نهري جاريست ، مهر زهراي بتول است ، از اين است كه من

ميگويم،‌آب را گل نكنيد ، آب را گل نكنيد . . .




صلي الله عليك يا مظلوم يا اباعبدالله الحسين (ع)

پاسخ:زیبا بود خواهرم ممنون


مریم
ساعت17:37---8 آبان 1393
آهسته گویمت

نکند بشنود رباب...

از عمر اصغرش...

فقط ، چند روز مانده است...

پاسخ:.....


ĢỢ₥₦ΆṁḆǾỴ
ساعت21:23---7 آبان 1393
امروز برایت اینگونه دعاکردم! خدایا !
بجز خودت به دیگری واگذارش نکن! تویی پروردگار او!
پس قرارده بی نیازی درنفسش ! یقین دردلش !
اخلاص درکردارش! روشنی دردیده اش! بصیرت درقلبش !
و روزى پر برکت در زندگیش
آمین
پاسخ:زیبا بود


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 7 آبان 1393برچسب:, | 19:35 | نويسنده : آتریسا |